آیین صالحین

خبر : 24 ساعت مهلت برای اعتراض

کدخدایی در گفت‌وگو با فارس اعلام کردخبرگزاری فارس: اعلام نتیجه شکایات داوطلبان رد صلاحیت‌شده تا ساعت24 امشب/24 ساعت مهلت برای اعتراض
اعلام نتیجه شکایات داوطلبان رد صلاحیت‌شده تا ساعت24 امشب/24 ساعت مهلت برای اعتراض

خبرگزاری فارس: سخنگوی شورای نگهبان با بیان اینکه هیئت‌های نظارت استانی تا ساعت 24 امروز نتیجه شکایات داوطلبان را به بخشداری‌ها و فرمانداری‌ها ارائه خواهند کرد، گفت: داوطلبانی که از سوی هیئت‌های استانی صلاحیتشان مورد تأئید قرار نگرفته است، برای اعلام اعتراض 24 ساعت زمان دارند.

عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به پایان بررسی اعتراض داوطلبانی که صلاحیت آنها از سوی هیئت اجرایی تائید نشده است، گفت: بعد از اینکه هیئت‌های اجرایی درباره صلاحیت داوطلبان محترم اعلام نظر کردند، فرصت قانونی چهار روزه برای اعتراض به نظر هیئت‌های اجرایی برای داوطلبان مهیا بود و شکایت داوطلبانی که اعتراض کردند، در هیئت‌های استانی با کسب نظر ار هیئت مرکزی مورد بررسی قرار گرفت.

وی با بیان اینکه هیئت‌های نظارت استانی تا پایان ساعت کاری امروز نتیجه رسیدگی به شکایات داوطلبان را به بخشداری‌ها و فرمانداری‌های سراسر کشور ارائه خواهد کرد گفت که منظور از ساعت کاری امروز، تا ساعت 24 را شامل می‌شود. 

سخنگوی شورای نگهبان همچنین گفت: داوطلبانی که از سوی هیئت‌های استانی صلاحیتشان مورد تأئید قرار نگرفته است، طبق تبصره3 ماده52 قانون برای اعلام اعتراض 24 ساعت زمان دارند تا اعتراضشان را به صورت مکتوب به شورای نگهبان ارائه کنند.

وی با بیان اینکه شورای نگهبان طبق قانون 20 روز برای بررسی شکایت داوطلبان معترض مهلت دارد،گفت: نتیجه قطعی بررسی صلاحیت‌ها اول اسفندماه از سوی شورای نگهبان اعلام خواهد شد.

سخنگوی شورای نگهبان در پایان گفت: داوطلبان معترض به نظر هئیت‌های استانی در تهران تا 24 ساعت از زمان ابلاغ نظر هیئت‌های استانی، می‌توانند از ساعت 8 صبح الی 16 به آدرس تهران خیابان انقلاب- خیابان حافظ- پایان‌تر از تالار وحدت- ورزشگاه شهید حیدرنیا مراجعه کنند؛ داوطلبان غیرتهرانی نیز باید به دفاتر استانی نظارت و بازرسی شورای نگهبان مراجعه کنند.
انتهای پیام/


تاریخ نگار : سالگرد شهدای حماسه ششم بهمن شهر آمل

 

سالگرد شهدای حماسه ششم بهمن شهر آمل

از اوایل تاریکی صبح روز 6بهمن سال 1360 که وقتی مردم آمل از منازل بیرون آمدند ، وضعیت شهر را دگرگون یافتند ، اشرار و منافقین را میدیدند که شهر را به یک پادگان نظامی تبدیل کرده بودند. این افراد کسانی نبودند مگر، کمونیستها و محاهدین خلق(خادمین شکم و روده و معده)که خودرا «سربداران» می نامیدند.این منافقین به حمایت نظام کمونیست شوروی اراده کرده بودند تا ظرف مدت کوتاهی ارتباط شهر آمل را بعنوان ورودی اصلی مازندران، از تهران قطع نمایند سپس به تدریج کل مناطق شمال ایران را از پیکره نظام اسلامی جداسازند.چرا که حضور اجانب شوروی در شمال ایران و انگلیسی ها در جنوب ، و دامنه نفوذ آنها به سالها و ده های دور برمیگشت. حضور شوروی بخصوص در سالهای جنگ جهانی دوم، هرگز از حافظه مردم شمال ایران اسلامی پاک نخواهد شد، بنحوی که آنان با تمام گستاخی خود، از ضعف دولت مرکزی ایران بهره میبردند و هر جنایتی که میتوانستند برسر مردم بی دفاع این خطه می آوردند. حتی آنان در ورودیهای استانی مانند مازندران گمرک هایی بدون اجازه ایران قرار داده بودند تا رفت و آمد مردم را به تهران زیر نظر داشته باشند. که نتیجه آن برای مردم مظلومی که برای تهیه مایحتاجشان مجبور به رفتن تهران بوند ، جز باج و خراج دادن به این بیگانگان نبود.
آری ، آن روز یعنی ششم بهمن، به منظور نهایی کردن هدف خود و زدن ضربه نهایی و مهلک به پیکره انقلاب، منافقان با قرار دادن مقر خود در جنگلهای آمل، وبا تمرینات سخت نظامی و چریکی، آماده برای چنین هدفی شده بودند.در پی این تحلیل سازمان کمونیستها در اوایل سال1360 طی نشستهایی به دو قسمت مجزا اما ، در کل پشتیبان یکدیگر تقسیم گردید.
گروهاشرف دهقان طرفدار جنگ چریکی شهری که در کردستان استقرار یافت و گروه ارتش رهایی بخش به رهبری حرمتی پور و عبدالرحیم صبوری که خواهان اعزام به جنگل و حرکت دهقانی بودند.
از دید این سازمان هدف و انگیزه انتخاب خط مشی مسلحانه و استقرار در جنگل عبارت بود از: «1- افتتاح جبهه دوم مبارزه علیه نظام اسلامی، تا کمک به جبهه منافقین کردستان باشد 2- با جنگ پارتیزانی(نامنظم ) نیروهای انقلاب را در این جبهه سرگرم کرده تا کردستان ضربه نخورد و شمال را هم مانند کردستان کم کم آزاد نمایند 3- سپس ارتش مردمی ایجاد شود و ...... »
هدف سازمان از انجام مبارزه مسلحانه سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و برپایی حاکمیت باصطلاح انقلابی خودشان بوده است. اما این هدف در کوتاه مدت عملی نبود زیرا: «توازن نیروی خلق و ضد خلق نشان می داد که ایران نمی تواند به شکل قیام – توده ای و زودهنگام – خود را آزاد سازد، لذا این عدم توازن نیرو اینطور مینمایاند که راه رهایی ، جنگ دراز مدت است تا در آن نیروی انقلابی کم کم به آزاد کردن مناطق شمال بپردازند.»
در پی این طرز تفکر نیروهای ارتش رهایی بخش در تابستان 1360 شروع به شناسایی و استقرار نیرو در جنگل های شمال کشور کردند و خود را آماده درگیریهای شورشی نمودند.اتحادیه منافقین قصد داشت از طریق عملیات پی در پی نظامی و جذب نیروهای جدید از طریق روستاها و شهرها،‌ ارتش رهایی بخش خلق را پی ریزی کند و با این ارتش خلقی که قسمت اعظم آن توده های مردمی خواهند بود انقلاب اسلامی را سرنگون سازد.
«پس می توان اهداف شورش مسلحانه این منافقین را اینگونه مطرح کرد: 1- جنگ مسلحانه علیه نظام پس از استقرار در جنگل، 2- قیام مسلحانه شهری، 3- گرفتن شهر آمل و آزاد سازی آن،‌ 4- برانگیختن مردم برای قیام مسلحانه علیه نظام اسلامی 5- و در نهایت برانداری نظام جمهوری اسلامی ایران ».
اما در این بین اراده و مشیت خداوند چیز دیگری بود، چرا که ملتی، اگر در راه خداوند گام بردارد و دست به جهاد و ازخود گذشتگی زند، حنما نصرتها و امدادهای الهی با آنان خواهد بود.مردم آمل

سالگرد ششم بهمن آمل و مازندران
هم که غیرت انقلابیشان به جوش آمده بود جلوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تجمع کردند تا با گرفتن اسلحه بطور خود جوش به مبارزه علیه آنان بپردازند.چون که آن سالها همزمان با ایام دفاع مقدس بود ، لذا سپاه بخاطر نداشتن اسلحه کافی ، نتوانست به همه مردم مبارز آمل، اسلحه دهد، اما مردم مبارز و شهید پرور آمل که در تحت هر شرایط خود را فدایی انقلاب و رهبر انقلاب میدانستند، آرام ننشستند و بقیه کسانیکه نتوانستند اسلحه بگیرند با چوب ، بیل ، سنگ و...... وهرآنچه که در دست داشتند به جهاد شتافتند.مردم آمل با تمام و جود سینه ها را سپر انقلاب و رهبری نمودند در مقابل گستاخی این منافقین کوردل که به اشتباه مردم را حامی خود میدانستند!! ایستادن و یکسره شهر را میدان مبارزه کردند و با ساخت سنگرهای بیشمار، شهر آمل را برای همیشه به نام شهر«هزارسنگر»در قاموس انقلاب اسلامی ایران ثبت کردند.
در آن روز حماسی مردم آمل ظرف مدت 10 ساعت چشم فتنه را از کاسه درآوردند و با سرکوب کردن منافقین، خاطره به یادماندنی از خود به یادگار گذاشتند. در آن روز مردم آمل با اهدای چهل شهید به انقلاب ، توانستند همانند این آیه که میفرماید«وَ وَعَدنا مُوسَی ثَلاثِینَ لَیلَه وَ اَتمَمنَاهَا بِعَشر....»(--- و ما به موسی سی شب وعده دادیم و چون پایان یافت، ده شب دیگر به آن افزودیم تا آنکه زمان وعده به چهل شب کامل شد........سوره اعراف آیه 142---) کار را اتمام نمایند. و تقدیر چنین بود که حتما تعداد شهدا عدد 40شود، تااین تجلی اخلاص و شجاعت به اکمال برسد و انقلاب اسلامی را بیمه نماید.و بی جهت نبود که حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در وصیتنامه خود با عظمت از مرد م آمل یا کردند و اشاره داشتند که ما باید از شهر آمل و مردم آمل تشکر کنیم، دیدید که مردم آمل چه بر روز آنان آوردند و............
عالم فرزانه و مفسربزرگ قرآن در جهان اسلام، آیت الله جوادی آملی حفظه الله میفرمایند
آیت الله جوادی آملی و قیام مردم آمل
«از آن هنگام که مردم آمل بیدار شدند و به صحنه آمدند، به شکل جدی و همه جانبه مبارزه کردند و مأموران رژیم پهلوی را در آمل به عجز و ناتوانی واداشتند. نشانه‌اش این بود کهآمل جزو نخستین شهرهایی بود که در سال 1357(هـ.ش) با اعلام جمهوری و استقلال، ارتباط خود را از رژیم پهلوی قطع کرد و مردم شهر و روستاها کنترل ورود و خروج و تأمین امنیّت و نظم شهر را توسط هسته‌های مردمی متشکل از جوانان سلحشور شهر و روستاها به عهده گرفتند و بدین طریق، زودتر از بسیاری از شهرها از دولت طاغوت نجات پیدا کردند.
همچنین قیام همگانی مردم آمل و روستانشینان آن در جریان جنگل (حماسه‌ی‌ قیام ششم بهمن سال 1360(هـ.ش) بر ضد گروهک‌های مهاجم به شهر آمل)، برگ زرین دیگری از سلسله افتخارات مردم منطقه‌ی‌ آمل و شمال به حساب می‌آید، بلکه فخری برای همه‌ی‌ مردم ایران بود؛ چون در برابر مهاجمان جنگلی در ظرف ده ساعت مقاومت و ایثار جانانه، چهل شهید و قربانی دادند؛ یعنی هریک ربع ساعت، یک تن از بهترین جوانان خود را قربانی دادند تا توانستند فضای شهر و محیط اطراف آن را از لوث وجود و حضور عناصر ملحد، فاسد و مزدور اجنبی پاک و به خون پاک شهیدانشان عطرآگین کنند. از این‌رو، امام راحل"رضوان اللّه علیه" در وصیّت‌نامه الهی ـ سیاسی خود از مردم آمل و قیام مردم شهر و روستاهای آن بر ضد جنگلی‌های مهاجم به عظمت یاد و از آن‌ها تشکر کردند.»
به هر حال بر همه نسل جوان لازم و ضروریست که تاریخ انقلاب اسلامی را واکاوی نمایند تا با افتخار به آن در جهت حفظش کوشا باشند. إن شاءالله...........

 


خبر : تجلیل از شهدای نخبه کشور

 

تجلیل از شهدای نخبه کشورخبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب در منزل شهیدان احمدی‌روشن و رضایی‌نژاد حضور یافتند
رهبر معظم انقلاب در منزل شهیدان احمدی‌روشن و رضایی‌نژاد حضور یافتند

خبرگزاری فارس:حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب (پنجشنبه) با حضور در منزل شهیدان مصطفی احمدی روشن و داریوش رضایی نژاد، دو تن از شهدای نخبه کشور، در فضایی معنوی با خانواده‌های آنان دیدار و گفتگو کردند.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع خانواده شهید احمدی روشن با اشاره به اینکه این شهدای نخبه جوان مایه افتخار کشور هستند، خاطر نشان کردند: ارزش وجودی این شهدا از دو بعد قابل توجه است، جنبه اول؛ فعالیتهای علمی و تحقیقی و تسلط آنان به کارهای مهم و حساس است که نشان از استعداد برتر و نخبگی آنان دارد و جنبه دوم؛ ابعاد الهی و معنوی این جوانان است که همین عامل زمینه را برای شهادت آنان آماده می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای شهادت این جوانان را، در راه خدا و زمینه ساز پیشرفت اسلام دانستند و تأکید کردند: با پیروزی انقلاب اسلامی از تهمت های بزرگی که دشمنان علیه این انقلاب مطرح می کردند این بود که، راه علم در این کشور بسته شد، اما جوانان کشور با مجاهدت و تصرف عرصه های علمی و به میدان آوردن حرف نو و ظرفیت های بالای خود، این تهمت دشمن را باطل کردند.

رهبر معظم انقلاب همچنین با حضور در منزل شهید داریوش رضایی‌نژاد با تأکید بر اینکه تلاش دشمنان برای ترور جوانان نخبه کشور، نشان دهنده عظمتِ کاری است که این جوانان انجام می دهند، خاطر نشان کردند: امروز پیشرفت جمهوری اسلامی مایه دلگرمی ملتهای مسلمان و جوانان کشورهای اسلامی است.

شهید مصطفی احمدی روشن از دانشمندان و نخبگان برجسته کشور هفته گذشته در اقدام تروریستی عناصر وابسته به استکبار به فیض شهادت نائل شد، شهید داریوش رضایی نژاد نیز مرداد ماه امسال (1390) در اقدام تروریستی دیگر به شهادت رسیده بود.

 


چت کردن ها و ...

چت کردن ها و ...

 

 

پسر یا دختری را تصور کنید که دقیقا بر مبنای خیال از پشت 2 ‌مانیتور، رشته‌های ارتباط با همدیگر را می‌تنند و با این که چنین تنیدنی کار لذت‌بخشی برای آن دو است؛ اما متوجه نمی‌شوند این رشته‌ها آنقدر متراکم و حقیقی نیست که تاب وزن واقعیت را داشته باشد.در واقع ذهن دختر یا پسر در لحظه چت، تصویر ذهنی را با تصویر عینی اشتباه می‌گیرد. از سوی دیگر اعتیاد به این تصویر ذهنی، حاصل از وقت‌گذرانی در دنیای مجازی، فرد را از دنیای واقعی و دغدغه‌هایش از جمله کار، تحصیل، تفریح و مسوولیت‌های دیگر بازمی‌دارد. او مجبور است تا پاسی از شب، چشم‌هایش را به مانیتور بدوزد و صبح فردا را با احساس خستگی، خمودگی و ضعف آغاز کند.در سایت یاهو، هزاران نفر در اتاق‌های چت در حال جستجوی فرد مورد نظر برای گفتگو هستند. کاربران حاضر در این چت‌روم‌ها بیشتر نوجوانان و جوانان هستند که گاه به دلیل برخی محدودیت‌های خانوادگی از یک سو و کنجکاوی برای برقراری ارتباط با جنس مخالف ساعت‌ها در فضای مجازی برای یافتن فرد مورد نظر خود جستجو می‌کنند. این روزها استدلال کاربرانی که در فضای اتاق‌های چت به جستجوی دوست می‌گردند؛ حول محور آشنایی با دنیای تازه، کسب تجربه و ایجاد زمینه‌ای برای شناخت و آشنایی‌هایی بیشتر بین ? جنس مخالف می‌چرخد: «می‌خواهم خودم انتخاب کنم؛ پس لطفا منو از خطر نترسون.»
کلیک اول: سارا 2سال گذشته در چنین روزهایی روی تخت بیمارستانی در شهریار جان باخت. 3 مرد جوان که او را به بیمارستان آورده بودند، با شنیدن خبر مرگش یکباره ناپدید شدند. در همان نخستین لحظات، پزشکان بیمارستان دریافتند دختر جوان بر اثر مسمومیت شدید با قرص‌های روانگردان و مخدر شیشه به حالت کما رفته و دیگر هیچ گاه بیدار نشده است. او قربانی عشق اینترنتی به جوان همشهری‌اش شد. این را مجید، یکی از آن جوانانی که در ارتباط با این ماجرا دستگیر شد، می‌گوید: آن دختر را کریم به خانه ما آورد. می‌گفت با او که همشهری‌اش است، از طریق اینترنت آشنا شده و به او گفته اگر با هم به تهران فرار کنند، می‌توانند با هم ازدواج کنند و زندگی خوبی داشته باشند. او هم قبول کرده بود و آمده بودند به تهران. اما کریم زیر قولش زد. دختر بیچاره را به باغی در اطراف شهریار منتقل کردیم. روز مرگش داخل باغ قصد آزارش را داشتیم و برای این که به خواسته‌مان برسیم، مقدار زیادی قرص روانگردان و مخدر شیشه به او دادیم و نقشه شیطانی‌مان را اجرا کردیم. وقتی به خودمان آمدیم، دیدیم یخ کرده و دیگر نفس نمی‌کشد. ترسیده بودیم. رساندیمش بیمارستان. از حرف‌های پزشکان معلوم بود زنده نمی‌ماند. ما هم از آنجا فرار کردیم.

 

کلیک دوم: بررسی پرونده‌های ارجاع شده به اداره آگاهی بویژه در بخش پرونده‌های مربوط به فرار دختران از خانه بیانگر این است که در بیشتر موارد، دخترانی که به دلیل شرایط نامناسب خانوادگی، خانه را ترک کرده‌اند، پای پسری که بیرون از محیط خانه در شهر دیگری انتظارشان را می‌کشیده تا با یکدیگر به شهر یا کشور دیگری فرار کرده و آنجا زندگی مشترک خود را تشکیل دهند، در میان بوده است.وعده‌های رنگارنگ و فریبنده‌ای که در زندگی بسیاری از دختران یا حتی زنانی که به این امید، خانه را ترک می‌کنند، در همان چند روز اولیه حضور در خیابان رنگ سراب به خود می‌گیرند و دختران جوان خیلی زود می‌فهمند که تمام آن حرف‌ها و آرزوهای رنگارنگ و دلنشین که از زبان مرد رویاهایشان می‌شنیدند، فریبی بیش نبوده است.دختر نوجوانی در مشهد از طریق چت با پسر جوانی در تهران آشنا می‌شود. دختر که مطمئن است خانواده‌اش اجازه تنها سفر کردن را به او نمی‌دهند، صبح زود به بهانه رفتن به کتابخانه از خانه خارج می‌شود و با تهیه بلیتی عازم تهران می‌شود.
از آنجا که در تهران جا و مکانی نداشته، مجددا با دوست خود تماس می‌گیرد و به نشانی خانه‌ای که دوستش به او می‌دهد، می‌رود و در آنجا توسط آن پسر و دوستان او مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد.پسر و دختر جوانی از طریق چت با یکدیگر آشنا می‌شوند. پس از مدتی پسر که در کشور ترکیه است، از دختر می‌خواهد که به ترکیه سفر کند تا در آنجا یکدیگر را ملاقات کنند. دختر جوان که می‌دانست پدرش به او اجازه خروج از کشور را نخواهد داد، از خانه گریخت. پس از چند روز بلاتکلیفی، هنگامی که قرار بود با اندک پس‌اندازش شبانه و به صورت قاچاق از مرز عبور کند، شناسایی شد.جالب اینجاست که دختر جوان در اظهاراتش عنوان کرده بود که چیز زیادی از جزئیات سفرش نمی‌دانسته و پسر جوان تنها به او گفته که پس از رسیدن به ترکیه، با وی تماس خواهد گرفت.

 

هشدارها
وقایع تلخی که هر روز بر صفحات حوادث روزنامه‌ها نقش می‌بندد، پرونده‌های متعدد زیردست بازپرسان و کارآگاهان دایره جرایم جنایی، افزایش آمار جرایم اینترنتی در کشور، افزایش آسیب‌های اجتماعی همچون دختران فراری، قتل، تجاوز به عنف و ... هشداری است مبنی بر این که آمار جرایم و سوءاستفاده‌های اینترنتی در جامعه طی سال‌های اخیر با رشد تصاعدی نگران‌‌کننده‌ای در حال افزایش است.
هدف از این گزارش تنها برانگیختن نگرانی‌ها در جامعه نیست بلکه تلنگری است در درجه اول به نوجوانان و جوانان و خانواده‌های آنها که آگاه باشند و هوشیار و در درجه بعدی به صاحب‌نظران، مسوولان و متولیان امر در حوزه آسیب‌های اجتماعی تا با درک عمیق از اهمیت برخی عواقب سوء این پدیده نوظهور، با برنامه‌ریزی صحیح برای ارتقای سطح فرهنگ آحاد جامعه در رده‌های سنی مختلف بویژه جوانان و نوجوانان گامی هر چند کوچک در راستای پیشگیری و کنترل افزایش آمار جرایم اینترنتی و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن در جامعه بردارند.


هشدا به انتقال ایدز از طریق داروهای انرژی زا

هشدا به انتقال ایدز از طریق داروهای انرژی زا

 

رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت نسبت به انتقال ایدز از طریق مصرف داروهای انرژی زا که ورزشکاران استفاده می کنند هشدار داد.

 


به گزارش مهر، دکتر محمد مهدی گویا روز سه شنبه در کنفرانس جامعه ایمن و آمادگی جسمانی در پیشگیری از اعتیاد و ایدز تصریح کرد: شاید در بحث جامعه ایمن به موضوعی که کمتر پرداخته می‌شود رفتارهای پرخطر است که فرد را در معرض ابتلا به بیماریهای مختلف قرار می‌دهد.


وی با عنوان این مطلب که ایدز یکی از بیماریهای ناشی از رفتارهای پرخطر است، افزود: اعتیاد تزریقی و روابط جنسی ناسالم از جمله مخاطرات ابتلا به این بیماری هستند اما واقعیت این است که انتقال ایدز تنها به این دو موضوع ختم نمی‌شود.


رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه ابتلا به عفونت HIV حتی می‌تواند ناشی از رفتارهایی باشد که نمی‌توان آنها را رفتار پرخطر تلقی کرد، ادامه داد: در این زمینه می‌توان به مصرف داروهای انرژی زا که بدون اطلاع برای آماده ساختن بدن در هنگام ورزش استفاده می‌شود اشاره کرد.


گویا با توصیه به ورزشکاران مبنی بر اینکه در مصرف داروهای انرژی زا دقت لازم را داشته باشند، افزود: برخی از این داروها می‌تواند فرد را در معرض ابتلا به عفونتها قرار دهد.


رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با اشاره به تغییر راههای انتقال ایدز از طریق رفتارهای پرخطر، گفت: ایدز یک بیماری پیچیده و گسترده ای شده که راههای ابتلا به آن در طول زمان در حال تغییر شکل است.


وی با اعلام اینکه هنوز درمان قطعی برای مبتلایان به عفونت ایدز وجود ندارد، اظهارداشت: متاسفانه هنوز برخی علت ابتلا به این بیماری را یک رفتار ضد اجتماعی و ضد فرهنگی می‌دانند در صورتی که بسیاری از این بیماران هیچیک از رفتارهای پرخطر را نداشته‌اند و به صورتی ناآگاهانه به این بیماری مبتلا شده‌اند.


گویا با اشاره به درمانهای موجود برای افزایش طول عمر بیماران مبتلا به ایدز گفت: با درمانهای موجود می‌توان طول عمر این بیماران را افزایش داد تا این بیماران مانند دیگر مردم زندگی عادی داشته باشند.


ماساژدرمانی، نقشهای برای سوءاستفاده از زن جوان

ماساژدرمانی، نقشه‌ای برای سوءاستفاده از زن جوان

 

 

ماموران پلیس مشهد در جست‌وجوی مرد جوانی هستند که به بهانه ماساژ‌درمانی قدم به خانه‌ای در این شهر گذاشته و قصد آزار و اذیت زن جوانی را داشت.
چند روز پیش زن جوانی وحشتزده با پلیس تماس گرفت و مدعی شد مردی قصد آزار و اذیت او را داشته است. وقتی ماموران راهی خانه این زن شدند، وی به آنها گفت: از مدتی قبل دچار ناراحتی عضلانی شده بودم و یک روز که از خیابانی رد می‌شدم، چشمم به یک آگهی تبلیغاتی افتاد. آگهی مربوط به یک مرکز ماساژ‌درمانی بود و در آن نوشته شده بود متخصصان این مرکز هرگونه درد عضلانی را با ماساژ طبی برطرف می‌کنند.
همان لحظه با شماره تلفنی که در آگهی درج شده بود تماس گرفتم و مرد جوانی گوشی را برداشت. وقتی به او گفتم که نیاز به یک ماساژور خانم دارم، وی سؤالاتی درباره محل زندگی و سنم پرسید و من هم بی‌توجه به بلایی که نزدیک بود سرم بیاید، به وی گفتم که تنها زندگی می‌کنم. او هم نشانی‌ام را گرفت و گفت که چند ساعت بعد خانم ماساژوری را به مقابل خانه‌ام خواهد فرستاد.
زن جوان ادامه داد: چند ساعت بعد وقتی در خانه بودم، زنگ در به صدا درآمد و وقتی گوشی را برداشتم صدای زنی را شنیدم که مدعی بود از مرکز ماساژ‌درمانی آمده است. برای همین در را باز کردم، اما لحظاتی بعد پشت در آپارتمان با مرد جوانی روبه‌رو شدم که قصد وارد شدن به خانه‌ام را داشت.
من که ترسیده بودم از وی دلیل حضورش را پرسیدم اما او قصد داشت به زور وارد خانه‌ام شود و من هم شروع به سر و صدا کردم. سر و صدایم باعث شد مرد جوان با عجله از پله‌ها پایین برود و پا به فرار بگذارد. آنجا بود که فهمیدم وی بعد از اطمینان از اینکه من تنها زندگی می‌کنم، نقشه شومی کشیده و با تقلید صدای زنانه مرا فریب داده و احتمالا نیت شومی داشته است.
بعد از شکایت این زن، ماموران به چهره‌نگاری از مرد جوان پرداختند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری او آغاز شد. 

 هشدار ها:
متأسفانه اخیرا شاهد رواج مشاغلی هستیم که به‌صورت تلفنی تبلیغ می‌شود و احتمال سوءاستفاده توسط افراد سودجو در این مشاغل زیاد است. 
شهروندان باید هوشیاری و مراقبت بیشتری به‌‌خرج دهند و هنگام مواجهه با اینگونه آگهی‌های تبلیغاتی، حساسیت و تحقیقات بیشتری داشته باشند؛ چرا که یکی از اشتباهات این خانم دادن اطلاعات خصوصی خود به دیگران و باز کردن در خانه به روی فردی ناشناس بود که زنگ در را به‌صدا درآورده بود.


تاریخ نگار : چرا پیامبر (ص) اسامه را به فرماندهی سپاه اسلام برگز

 

    چرا پیامبر (ص) جوانی به نام اسامه را به فرماندهی سپاه اسلام برگزید؟ چرا در اثر مخالفت برخی، فرمانده را تغییر نداد؟

این داستان در 26 صفر اتفاق افتاده است .
اسامه فرزند زید بن حارثه است. زید در زمان جاهلیت اسیر شد.حکیم بن حزام او را در بازار عکاظ خرید و به حضرت خدیجه (س) هدیه کرد. خدیجه نیز او را به رسول خدا (ص) بخشید. از این رو زید بن حارثه در نزد پیامبر اکرم تربیت شد و علاقه و وابستگی شدیدی نسبت به رسول خدا (ص) پیدا کرد. رسول خدا نیز او را به فرزند خوانده گی خود انتخاب نمود و او در کنار پیامبر بود تا اینکه در جنگ موته شهید شد.[1] 

پیامبر اکرم (ص) پس از بازگشت از حجة الوداع سپاهی از انصار و مهاجر که در آن افراد سرشناسی؛ مانند ابوبکر و عمر و ابو عبیده و سعد وقاص شرکت داشتند، ترتیب داد و با دست خود پرچمی برای اسامه بست و به او دستور داد: «به نام خدا و در راه خدا نبرد کن».[2]

فردای آن روز پیامبر خدا در بستر بیماری افتاد. در اثناء بیماری آگاه شد که در حرکت سپاه از لشکرگاه با کارشکنی­هایی مواجه شده است. از این جریان سخت ناراحت شد. در حالی که حوله­ای بر دوش انداخته و دستمالی بر سر بسته بود، بالای منبر رفت و فرمود: «ای مردم من از تآخیر حرکت سپاه ناراحت هستم. گویا فرماندهی اسامه بر گروهی از شماها گران آمده و زبان به انتقاد گشوده­اید؛ ولی سرپیچی شما تازگی ندارد. پیش از این، از فرماندهی پدر او نیز انتقاد می کردید. به خدا سوگند هم پدر او شایسته این منصب بود و هم فرزندش لایق این منصب است...»[3] 

پس هرگز اسامه، جوان ناپخته ای نبود که در کلام پرسشگر محترم آمده است، بلکه با توجه به این کلام پیامبر(ص)، او شخص لایق و شایسته ای برای فرماندهی سپاه بوده است و این نافرمانی نیز فقط بهانه جویی بیش نبوده است، لذا رسول خدا به کسانی از بزرگان صحابه که به عیادت وی می آمدند مرتب سفارش می کرد و می فرمود: سپاه اسامه را حرکت دهید و به کسانی که می خواستند از سپاه او جدا شوند، لعنت می فرستاد.[4] 

وقتی حال پیامبر وخیم­تر شد بعضی که به دنبال بهانه بودند و شانزده روز، حرکت سپاه را به عقب انداخته بودند بار دیگر وضع وخیم رسول خدا را بهانه قرار دادند و به مدینه باز گشتند. اگر این افراد نگران پیامبر اکرم بودند و به دنبال هواهای نفسانی و پست و مقام نبودند؛ چرا پس از رحلت پیامبر اکرم، در مراسم کفن و دفن وی شرکت نکردند؟!

هر کسی غیر از اسامه هم به فرماندهی انتخاب شده بود، باز بهانه می­آوردند و مدینه را ترک نمی­کردند؛ تا مسیر حوادث را طبق امیال و خواسته­های خود هدایت کنند و سرنوشت خلافت پس از پیامبراکرم (ص) را تعیین کنند. چون هدف متخلفان این بود که مدینه را در این اوضاع ترک نکنند، پس به هیچ وجه حاضر نمی شدند به لشکر اسلام بپیوندند و به جهاد بروند. 


دلایل انتخاب و عدم تعویض اسامه: 
ادامه مطلب...