روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی روز تعاون گرامی باد
ایران در هر دوره ای بزرگترین شخصیتهای علمی و ادبی را که برخی از آنها در شمار شخصیتهای بزرگ جهانی هستند به خود دیده است . در ردیف این افراد و بالاترین آنها نامهایی چون ابوعلیسینا، محمدزکریای رازی، فردوسی و بالاخره بیرونی به چشم می خوردابوریحان شخصیتی کمنظیر و ماندگار است که جهان از قرن 19 به بعد او را شناخت. ابوریحان مردی است که به اکثر علوم زمان خود احاطه داشته است. او از اولین کسانی است که به پیداکردن وزن مخصوص بسیاری از اجسام مبادرت ورزید و آنچنان وزن مخصوص این اجسام را دقیق محاسبه کرده که اختلاف آنها با وزن مخصوصهایی که دانشمندان قرون اخیر با توجه به تمام وسایل جدید خود تهیه کردهاند بسیار ناچیز است. ابوریحان در طول عمر خود به شهرهای مختلفی سفر میکرد و به اندازهگیری طول و عرض جغرافیایی آن شهرها میپرداخت و سپس موقعیت هر شهر را روی یک کره مشخص میکرد و پس از سالها توانست آن نقاط را روی یک نقشه مسطح پیاده کند و این مقدمه علم کارتوگرافی بود که اینکار با ابوریحان شروع شد.
ابوریحان در طول 72 سال زندگی خود حدود 143 کتاب نوشت (که از مهمترین کتابهای وی میتوان به التفهیم، آثارالباقیه، قانون مسعودی، و تحقیق ماللهند و اشاره کرد) این تعداد، اوراق نوشته شده به وسیله او را به 12 هزار برگ می رساند.این مرد بزرگ و دانشمند در بامداد پنجشنبه سوم ذیالحجه سال 362 ه.ق مطابق مهر روز 16 شهریورماه 342 یزدگردی و 972 م. در بیرون یعنی حوالی خوارزم دیده به جهان گشود و با تولد او (در شهر بیرون که امروزه یکی از شهرهای کوچک ازبکستان کنونی است و در شمال شرقی اورگنج و در سمت راست رود جیحون قرار دارد) ایران یکی دیگر از بزرگترین مفاخر جهان را به خود دید.
ابوریحان در طول عمر خود با قناعت زندگی میکرد و به تجملات و ظواهر دنیا اهمیتی نمیداد و زمانی که در غروب شب جمعه دوم رجب 440 ه.ق برابر با 1048 م. در غزنه چشم از جهان فروبست، ثروت زیادی را برای خانوادهاش باقی نگذاشت و ثروت خانوادهاش همان نام نیک ابوریحان بود که همیشه برای آنها جاودان ماند.با رفتن ابوریحان، هر یک از دانشمندان همعصر او چه ایرانی و چه غیر ایرانی که او را میشناختند و با او برخورد داشتند، در نوشتههای خود در مورد او چنین میگویند.ادوارد ساخائو درباره زباندانی و لغتشناسی او میگوید: تالیفات ابوریحان به دو زبان است ، عربی و پارسی ، و از مطالعه کتب او معلوم میشود که ابوریحان زبان سانسکریت و زبان عربی و سریانی را میدانسته است.و ادوارد براون از قول ساخائو می افزاید: که اگر در دوران ما کسی بخواهد با استفاده از ادبیات و علوم جدید زبان سانسکریت و فرهنگ هنر را مورد مطالعه قرار دهد باید سالها بکوشد تا بتواند چون ابوریحان بیرونی با دقت و تعمق کامل به ماهیت تمدن باستانی هند پی ببرد و حق مطلب را ادا کند. و عبدالحمید دجیلی درباره بیرونی چنین میگوید: اگرچه ابوریحان معمولا آثار خود را به عربی و سانسکریت مینوشت، اما از لحاظ فارسی دارای تسلط کامل بود تا آنجا که کتاب التفهیم وی که به دو زبان پارسی و تازی نوشته شده است هماکنون به عنوان یک مرجع لغت فارسی مورد توجه دانشمندان و ادبای فارسی است و میافزاید هنگامی که ایشان از بابت تسلط ابوریحان بر فلسفه، تاریخ، طب، و هندسه آگاه میشود و از آن سخن میگوید نمیتواند بپذیرد که وی ادیبی ممتاز نیز بشمار میآمده است.صاحب اعیانالشیعه در مورد او میگوید: که محاسباتش در علوم ریاضی آنچنان دقیق بود که با اندازهگیریهای زمان ما هیچگونه اختلافی نشان نمیدهد و عنوان میکند که برتری بیرونی بر دیگران آن است که نوشتههای خود را با خطوط و اشکال همراه میکرده است تا خواننده کتاب، افکار او را نه تنها از طریق نظری بلکه از راه عملی آن بخوبی دریابد و فراگیرد.